سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشتارهای زیبا

 سلام امروز به همراه یکی از دوستانم راهی نمایشگاه کتاب شدیم، بوستان دانش.

هرچند انرژی ای که برای گشتن و خرید کتاب داشتیم در مترو و براثر هل دادن ها تحلیل رفت ولی به سلامت از مترو درآمدیم و وارد نمایشگاه شدیم.

ابتدا که وارد شدیم کمی حالت گنگی داشت تا اینکه به مدد بخش های اطلاع رسانی به سمت شبستان و بخش اصلی نمایشگاه رفتیم. دور و اطراف پر از غرفه های تبلیغاتی و خوراکی است که از حق نگذریم  در گرما این غرفه ها هم نقش به سزایی را در بالا بردن فروش کتاب دارند.

من که به امید گرفتن بن کتابی ثبت نامی رفته بودم ولی نگرفتن آن را بر دردسرهای آن ترجیح دادم و به قول دوستم با ایشون تهذیب نفس کردیم و بیشتر غرفه ها را گشتیم و کتاب ها را دیدیم. البته چندتایی از کتاب هایی را که می خواستم پیدا کدم و تهیه کردم.

اگر به افرادی که در نمایشگاه هستند نگاهی بیندازیم چند جور افراد وجود دارد:

یا ممکن است فقط به همراه دوستان آمده باشند و بیشتر سرگرم صحبت با هم باشند و نمایشگاه را هم جای مناسبی برای دیدار هم بدانند.

یا ممکن است مشتاق خرید کتاب باشند ولی نتوانند خیلی هزینه کنند و از بین کتاب هایی که می بینند تعدادی را تهیه کنند.

و یا ممکن است با فراغ بال کتاب هایی را که مدتی بوده می خواستند را تهیه کنند.

حکایت رفتن ما هم ترکیب از این سه بود.


نوشته شده در سه شنبه 91/2/19ساعت 9:19 عصر توسط حیدری نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin