سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشتارهای زیبا

دیروز در جلسه ای حاضر بودم واستاد جلسه در ابتدای کلاس شعری از امام خمینی رحمه الله علیه خواندند که فوق العاده بود:

خیز شتربان که دمید آفتاب
وقت رحیل است نه هنگام خواب
تا نگری از همه وامانده ای
قافله رفته است و تو جا مانده ای
خیز و منه بار در این رهگذر
کاین ره سیل است نه جای قرار
خیز شتربان که بشد قافله
ما و تو ماندیم در این مرحله
هر که از این قافله غافل شود
همچو من دل شده بیدل شود
گر من و دل بکوی او جا کنیم
دیگر از این به چه تمنا کنیم

این شعر آدمی را به فکر فرو می برد که چرا با وجود مشخص بودن راه گاهی به بیراهه می رویم و آنقدر غرق در بیراهه می شویم که فراموش می کنیم از ابتدا راه را اشتباه آمده ایم و حالا گم شده ایم، شاید زمانی راهمان را پیدا کنیم که خیلی دیر شده باشد چون در این مسیر همراه و همسفر ما زمان است، زمان هم پا به پای ما می آید و اندکی درنگ نمی کند.

الهی کمکمان کن یا راه را گم نکنیم یا اگر در این دنیا گم شدیم قبل از اینکه آنقدر زمان گذشته باشد که دیگر راهی برای جبران و بازگشت نباشد دستمان را بگیر و عزم و اراده ای محکم به ما عطا بفرما.


نوشته شده در دوشنبه 91/3/22ساعت 3:27 عصر توسط حیدری نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin