سلام؛

سلام...
من که به روت نيووردم!

اي بلا طنز هم قشنگ مي نويسي ها... اون تيکه ژان وار ژان خيلي بهم چسبيد:)))))
در مورد بانک و اون رفتار بعضي ها با سيستم صف آرا (چقدر من بلدم؟) واقعا نمي تونم درک کنم هدف چيست؟ به فکر کي اولين بار رسيده؟ الله اعلم ...
ولي خواهر اگر جاي من بودي فردا مي خواستي بري 140 تا پرسشنامه بدي برات پر کنن تازه مي فهميدي چقدر صف بانک خوبه.
اصلا چه ربطي داشت؟....
اظهار وجود بود خوب:)))....
تازه خيلي بديد که يه کدومتون هم نيومدين ... خوب من چکار کنم؟ها؟
با اين پايان نامه هاشون...

ااااااااامن اين دفعه چقدر دير اومدم

سلام

بابا دمت گرم

نوبت اضافه ي يکي ديگه رو مي گيري بعدش عذاب وجدان مي گيري. من که اگه عجله داشته باشم عذاب وجدان نمي گيرم!

نوشتتم قشنگ بود عزيز قلمت روون

اولين نوشتت به زبان محاوره خيلي هم خوب بود:)

:دي الان ديدم....از بس بي دقتم و اندکي زياد هول:)

براي اولين کارت خوب بود:)در حدي نيستم که نقد کنم..اياشلله نوشته هاي بعديت بهترم ميشه:)

الان به روت بياريم يا نه؟:دي

اولا خيلي قشنگ بود:)))

حالا من چشمم به اون كتاب نخورد، اين درسته كه ضايعم كني؟

سلام عزيزم .خيلي قشنگ نوشتي .
از اين آدم خوبا دو بار جلوي منم سبر شدند که هر دو بارش هم بهشون تذکر دادم که کارشون درست نيست ولي ميدوني که تاثير نداره اگه فکر مي کردن که اين کارو نمي کردن.
در مورد اون زمان کتاب گزينه خوبيه اما يکي ار کارايي که من اينجور مواقع انجام مي دم اينه که با آدماي مختلف سر صحبت رو باز مي کنم و به صحبت وا مي دارمشون يه کلاس جامعه شناسي رايگان!!!

حرفهات كاملا درسته، خدا كار كسي رو به بانك نندازه ، من كه يكي از عذاب آور ترين كارها برام بانك رفتنه، يه پيشنهاد ديگه هم براي اتلاف كمتر وقت در بانك(كه بعضي وقتها خودم بهش عمل مي كنم) اينه كه يه كتاب خوب همراه آدم باشه.

سلام

سلام :))