• وبلاگ : نوشتارهاي زيبا
  • يادداشت : چه کاريه؟!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • پارسي يار : 1 علاقه ، 3 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حيدري 
    ااااااااامن اين دفعه چقدر دير اومدم
    سلام عالي بود اتفاقا منم ديروز بانک رفتم اما از اونجايي که از اين شانسا نداريم از اين ادماي خيرخواه سر راهمون سبز نشد ولي اگه پيدا ميشد من که عذاب وجدان نميگرفتم تازه کلي هم دعاش ميکردم اخه دقيقا 9 صبح تا11:30بانک بوق بودم با اين بانکداريشون هرکي اشنا بود از راه ميرسيد کارش انجام ميشد وميرفت بعدشم کي حال داره بشينه کتاب بخونه همون با گوشيت بازي کني بيشتر حال ميده تا بخواي چشماتو باکتاب خسته کني يا باديگران حرف بزني
    پي نوشت4:
    ديگه تو هر شرايطي خدايش کتاب خوندن فايده نداره
    پي نوشت5:
    کيفامون ب اندازه کافي سنگين هست ديگه کتاب رو کجاي دلش جابديم مجبوريم ازکتاباي کوچيکي مثل داستانهاي مترو استفاده کنيم حالا زينب جان شما دقيقا چه کتاباي در اين مواقع استفاده ميکنيد؟؟؟
    پاسخ

    ااااا ، اشكالي نداره، سلام ممنون:) ديروز هم از اين آدم خوبا به پست من نخورد ولي وجدانت رو بيار باهاش يه كم حرف بزنم:) پي نوشت 4: كتاب در هر شرايطي خوبه ، يه جاهايي برا فرهنگ سازي:) پي نوشت 5: آخي ، حالا تو كيفت چي داري؟ ها ها ها؟! ، كتاباي خوب ميخونن:) يه كم كتاب بخون:دييييييييييي