الهى ! از من آهى و از تو نگاهى . الهى ! عمرى آه در بساط نداشتم و اینک الهى ! تا کى عبدالهوى باشم ، به عزت تو عبدالهو شدم .
جز آه در بساط ندارم . الهى ! غبطه ملایکه اى را مى خورم که جز سجود
نمی دانند، کاش حسن از ازل تا ابد در یک سجده بود.
الهى ! سست از آن که مست تو نیست کیست ؟
الهى ! همه این و آن را تماشا کنند و حسن خود را، که عجیب تر از خود
نیافت . الهى ! دل بى حضور چشم بى نور است ، این دنیا را نمى بیند و آن ،
عقبى را. الهى ! همه حیوانات را در کوه و جنگل مى بینند و حسن در شهر و
ده . الهى ! هر که شادى خواهد بخواهد، حسن را اندوه پیوسته و دل شکسته ده.
الهى ! آن که خوب را حباله اصطیاد مبشرات نکرده است ، کفران نعمت گرانبهائى کرده است.
الهى ! مراجعات از مهاجرت به سویت تعرب بعد از هجرت
است و تویى که نگهدار دل هایى . الهى ! آن که در نماز جواب سلام نمى
شنود، هنوز نمازگزار نشده ، ما را با نمازگزاران بدار. الهى ! خوشا آن که
بر عهدش استوار است و همواره محو دیدار است . الهى ! آن کس تاج عزت بر سر دارد که حلقه ارادتت را در گوش دارد و طوق عبودیت را در گردن
Design By : Pars Skin |