ای حرمت ملجا درماندگان دور مران از در و راهم بده لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده دلم برای کبوترهای حرم امام رضا، برای آوای دلنشین و روح نواز نقاره خوان ها هنگام آغاز روز و پایان روز، برای گنبد و ایوان طلایی تنگ شده بود. ولی مهم تر برای اشک های بی اختیار و گره خوردن دل در مشبکه های ضریح و سبک شدن قلبم دلتنگ شده بودم. نمی دانم چه شد که خدا مرا لایق دانست تا چند صباحی در خدمت علی بن موسی الرضا عیه السلام باشم. قلبم را بر روی دست بگیرم و با شرمندگی به امامم بگویم باز دلم غبار گرفته یاامام رضا کمکم کن تا بتوانم همانند خادمان فراش حرمت قلبم را غبارروبی کنم و کمی بارم برای بازگشت سبک تر شده باشد. انشاالله هرکسی که آرزوی رفتن به این مکان پاک و مقدس را دارد به آرزویش برسد.
Design By : Pars Skin |